آیت الله ری شهری و مجاهدت بصیرانه در فتنه منتظری- هاشمی
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۵۳۶۴۶
گروه سیاسی خبرگزاری فارس- درگذشت آیتالله ریشهری اولین وزیر اطلاعات بعد از انقلاب بهانه خوبی است که به بازخوانی مجدد پرونده باند سیدمهدی هاشمی به عنوان یکی از مهمترین پروندههای تاریخ انقلاب بپردازیم. خاصه اینکه در رووزهای پس از درگذشت این عالم مجاهد، جریانهایی در دذاخل و خارج به همین بهانه یعنی تقابل تاریخی آن مرحوم با این جریان خطرناک، سعی در تخریب چهره وی در افکار عمومی و تاریخ انقلاب را دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید مهدی هاشمی سرکرده باندی نفوذی است که پیش از پیروزی انقلاب به اتهام معاونت در قتل آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی دستگیر و در فروردینماه 1355 محکوم شد، اما برای رهایی از زندان به همکاری با ساواک پرداخت.
او پس از پیروزی انقلاب با پشتیبانی آیتالله منتظری واحد نهضتهای آزادیبخش را در سپاه تاسیس کرد و مدتی مسئولیت این واحد را برعهده داشت. مهدی هاشمی در سال 65 به اتهام شرکت در قتل آیتالله شمسآبادی دستگیر شد و پس از چند جلسه بازجویی، اسرار وی و همدستانش در جنایات و خیانتهای بسیاری فاش گردید و در 6 مهر همان سال به اعدام محکوم شد.
کشف و خنثیسازی توطئه بزرگی همانند جریان سید مهدی هاشمی در بحبوحه دهه شصت حکایت از درایت و هوشیاری امام خمینی(ره) و اقدام به موقع نهادهای امنیتی دارد.
از زبان آیتالله ری شهری
آیت الله ریشهری وزیر وقت اطلاعات که از نزدیک شاهد جریانات و مراودات امام خمینی و منتظری بود و خود نقش اساسی در تعیین تکلیف پرونده هاشمی داشت در جلد چهارم کتاب خاطرات خود با عنوان «خاطرهها» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره لجاجت منتظری در حل قضیه مهدی هاشمی مینویسد: «پس از نامه مورخ 12/ 7 / 1365حضرت امام (ره) به آقای منتظری، انتظار این بود که ایشان مهدی هاشمی را جهت بررسی اتهامات به وزارت اطلاعات معرفی کند؛ اما اقدامی از سوی ایشان انجام نشد.
وقت آن رسیده بود که وزارت اطلاعات، به تکلیف شرعی و مسئولیت تاریخی خود عمل کند. به اداره اطلاعات قم دستور داده شد که به مهدی هاشمی اطلاع دهند تا خود را به ستاد وزارت اطلاعات در تهران معرفی کند. این کار انجام شد؛ ولی وی خود را معرفی نکرد. در واقع، احضار مهدی هاشمی مقارن بود با ارسال نامه گستاخانه آقای منتظری به امام ( 65/7/17 ). شاید آقای منتظری فکر میکرد با توجه به اینکه مسئولیت تخلفات مهدی هاشمی را شخصاً پذیرفته، امام از دستور خود - مبنی بر پیگیری اتهامات وی - منصرف شود؛ اما با توجه به اینکه امام، همچنان به دستور خود اصرار میورزید، سرانجام پس از چند روز تأخیر، مهدی هاشمی در تاریخ 20/ 7 /1365 با این پندار که من میخواهم شخصاً با او صحبت کنم، خود را به وزارت اطلاعات معرفی کرد که پس از معرفی، بلافاصله تحویل بازداشتگاه شد.
اعتصاب منتظری در اعتراض به بازداشت هاشمی
پس از بازداشت مهدی هاشمی، فشارها برای ممانعت از تحقیق و پیگیری اتهاماتش، افزایش یافت. آقای منتظری پیش از این، تهدید کرده بود که اگر امام مرا تحت فشار قرار دهد، حساب خود را از نظام جدا خواهم کرد.
این تهدید، به رغم درخواست کریمانه امام، عملی شد. امام از آقای منتظری خواسته بودند که اگر به واسطه عذر شرعی، مهدی هاشمی را به وزارت اطلاعات معرفی نکرد، لااقل سکوت کند و عکسالعملی از خود بروز ندهد؛ اما پس از بازداشت مهدی هاشمی، آقای منتظری ملاقاتهای خود را قطع کرد و حتی مسئولان رده اول کشور نیز امکان ملاقات با وی را نداشتند. این اقدام که در تعارض آشکار با دستور امام بود موجب تبلیغات سوء بسیاری در داخل کشور و زمینه مناسبی برای فضاسازی رسانههای بیگانه، بر ضد جمهوری اسلامی شد.
بازتاب اعتصاب منتظری در فضای سیاسی
اعلامیههای متعددی، با بهرهگیری از امکانات جمهوری اسلامی و بیت آقای منتظری، تهیه و منتشر شد. این اعلامیهها که در دفاع از مهدی هاشمی و ظاهرا آقای منتظری تهیه میشدند، تیرهای مسمومی بودند که کلیت نظام و مسئولان آن را به طور مستقیم و حضرت امام (رحمة الله) را به گونهای غیر مستقیم هدف قرار داده بودند.
رسانههای بیگانه نیز، که پس از سالها تلاش و القای توهم وجود اختلاف و جنگ قدرت در بین مسئولان، به موردی عینی دست یافته بودند، بر التهاب افکار عمومی میافزودند. اعتصاب قائم مقام رهبری فردی که تاکنون به عنوان نفر دوم در نظام جمهوری اسلامی شناخته میشد اینک او را در سویی و بخشی از بدنه اجرایی نظام (و در واقع حضرت امام) را در سوی دیگر نهاده بود. عدم امکان بازگویی بسیاری از مسائل، بر پیچیدگی اوضاع افزوده بود. افراد زیادی تحت تأثیر این شرایط، دچار تردید عمیقی شده بودند. این افراد که از مواضع امام و حقایق موجود در این زمینه، اطلاع و تحلیل روشنی نداشتند، بر سر یک دو راهی وحشتآفرین قرار گرفته بودند: آنان در یک سو، قائم مقام رهبری را میدیدند و اعلامیههایی که با لحنی حق به جانب، مطالبی تند و افتراآمیز را به سوی دیگر، یعنی به وزارت اطلاعات، نسبت میداد.
به اعتقاد بسیاری، این واقعه، یعنی اعتصاب آقای منتظری و مبدل شدن ایشان به یکی از کانونهای مخالفت، شدیدترین بحرانی بود که تا آن زمان در کشور اتفاق افتاده بود. اخبار پراکنده در محافل گوناگون، حاکی از در گرفتن اختلاف نظری جدی و مهم، بین یکی از ارکان نظام و یکی از بازوهای آن بود. اختلاف نظری که ظواهر امور، پایان بیخسارتی برای آن نشان نمیداد.
تلاش برای شکستن اعتصاب منتظری
بسیاری از دوستان انقلاب، از این اقدام آقای منتظری رنجیدند و هرکس، تا جایی که امکان داشت، برای پایان گرفتن این اعتصاب، تلاش کرد. به عنوان نمونه، میتوان ملاقات امام جمعه محترم وقت اصفهان، آیتالله طاهری، با ایشان را ذکر کرد.
ایشان می فرمود: از اصفهان به قم رفتم. دو ساعت به غروب مانده بود که با ایشان ملاقات کردم. آن قدر حرف زدم که آقای منتظری گفت: «وقت نماز گذشت» . گفتم: «باشد، میروم؛ ولی فردا پیش از ظهر میآیم» . گفت: «بس است دیگر. حرفهایمان را زدیم». گفتم: «من هنوز حرف دارم». در این ملاقات بود که آقای منتظری گفت: «امام، کار بیربطی کرده و من، مهدی هاشمی را میشناسم و او را تأیید میکنم. وقتی بیرون آمدم، اطرافیان دور مرا گرفتند و گفتند: «ما هم حرف داریم. به خدمت آقای مشکینی رفتم و اصرار کردم که: «آقا! بروید با ایشان صحبت کنید». آقای مشکینی گفت: «فایده ندارد».گفتم: حداقل برای اینکه حجت را تمام کنید. ایشان پذیرفتند و رفتند».
روایت حجتالاسلام حسینیان از حساسیت امام بر پرونده مهدی هاشمی
مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین روحالله حسینیان که از اعضای هسته اولیه پیگیری پرونده مهدی هاشمی بود در یادداشتی بر کتاب «بنبست» که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است روایت قابلتأملی از چگونگی بررسی پرونده سید مهدی هاشمی دارد که در ادامه میخوانید:
در اوایل تشکیل وزارت اطلاعات آیتالله ریشهری با امام(ره) ملاقاتی داشتند. فردای آن روز وی بنده، حجتالاسلام محسنی و علیاکبریان را به دفترشان احضار کردند و گفتند:
پس از گزارش از پیشرفت سازماندهی وزارت اطلاعات خدمت امام معظمله فرمودند: «دربارهی سیدمهدی هاشمی اطلاعات جامعی در مورد اقداماتش به دست آورید» در پایان جلسه آیتالله ریشهری ما را مأمور کار کردند.
بلافاصله عصر به منزل آقای علی اکبریان رفتیم و چگونگی شروع کار را مورد بررسی قرار دادیم، ولی در اجرا جدّی گرفته نشد. چه اینکه لااقل بنده هیچ ذهنیتی منفی از سیدمهدی نداشتیم. او را روحانی انقلابی، روشنفکر و کمی تندرو میدانستم. حتی در جلسهی اول حیرتم را از حساسیت امام پنهان نکردم. پس از چندی مجدداً آیتالله ریشهری برای گزارش خدمت امام رسیدند و فردا مجدداً ما را احضار کردند و گفتند:
«امام اوّلین سؤالش این بود که «در مورد سیدمهدی هاشمی چه اقدامی کردهاید؟» و من چون از اقدام شما خبر نداشتم از ایشان اجازه خواستم تا در ملاقات بعدی گزارشی خدمت ایشان ارائه دهم. وی از ما گزارش خواست و ما هم کمکاری خودمان را گزارش دادیم».
قرار بر این شد که موضوع پیگیری شود. دومین جلسه تشکیل شد تصمیمات لازم از جمله درخواست پرونده قتل آیتالله شمسآبادی از دادگستری اصفهان بود. با اولین اقدامات روشن شد که حساسیت امام بسیار دقیق، هوشمندانه و درخور رهبری مانند امام بوده است و این آغاز کار بود.
دومین مرحله کار، موضعگیری آیتالله منتظری در قبال دستگیری سیدمهدی و همکارانش بود. آیتالله اصرار داشت که سیدمهدی بازداشت نشود و روزها برای بازجویی حاضر و شب به منزل برگردد. کاملاً معلوم بود که چنین روشی هرگز جوابگو نبود.
با اصرار آیتالله ریشهری و استقامت دادستان کل کشور آیتالله موسویخوئینی و حمایت بیدریغ امام(ره) پرونده از این گردنه نیز عبور کرد. گرچه برای وزارت اطلاعات و شخص آیتالله ریشهری پیآمدهای طاقتفرسایی داشت.
مرحله سوم پرونده، تحقیق و بررسی اتهامات بود. کشف جنازهی مقتولین از قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن و روشنشدن عاملین قتل آیتالله شمسآبادی، جعل اسناد و... از پیروزی، درایت و شناخت دقیق امام(ره) خبر میداد.
کشف، خنثیسازی و مجازات جریان انحرافی سیدمهدی هاشمی هم به نوبه خود دارای پسلرزههایی بود و به موضعگیری آیتالله منتظری در مقابل امام و انقلاب و سرانجام عزل او منجر شد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ری آیت الله ری شهری وزیر اطلاعات اطلاعات منتظری وزارت اطلاعات آیت الله ری شهری سیدمهدی هاشمی مهدی هاشمی قتل آیت الله آقای منتظری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۵۳۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری در اوج حکمت و استادی، روضه خوانی را ترک نکرد
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم چهل و پنجمین سالگرد شهادت آیت الله دکتر مرتضی مطهری در مسجد جامع نارمک برگزار شد. در این مراسم که از طرف خانواده شهید مطهری و ستاد سالگرد برگزار شد، اقشار مختلف مردم حضور داشتند.
حجت الاسلام سید محمدرضا هاشمی تهرانی در این مراسم سخنرانی خود را با موضوع علم و معرفت و جایگاه عالم دینی در جامعه آغاز کرد و گفت: در سیره امام جعفر صادق (ع) جهل و نادانی بزرگترین مرض بود. انسان در حرف ممکن است ادعای دینداری داشته باشد، اما تا مادامی که نسبت به توحید و ولایت جاهل و نادان باشد و نتواند حق را از باطل تشخیص دهد، دینداری اش هم ارزشی نخواهد داشت.
وی با اشاره به روایتی که در زمره روایات دقیق اهل بیت (ع) است اظهار داشت: از پیامبر اکرم (ص) سوال کردند که کدام عمل از همه اعمال پرفضیلتتر است. پیامبر در جواب فرمودند: پرفضیلتترین عمل، علم به خداست. سوال کننده متعجب شد و فکر کرد که پیامبر متوجه سوال وی نشده است و دوباره سوال را پرسید. حضرت نگاهی کردند و باز فرمودند همان پاسخ را فرمودند. سوال کننده تعجبش بیشتر است و گفت من از عمل میپرسم شما جواب من را چیز دیگری میدهید. حضرت فرمود اگر کسی علم به خدا نداشته باشد، معرفت به توحید نداشته باشد، شناخت نداشته باشد کمترین اعمال او مقبول درگاه خداوند است. اما آن کسی که نمیداند چه کسی را میپرستد و علم به خدا ندارد و حقیقت توحید برای او مجهول است هر چقدر هم عمل کند فایدهای ندارد.
هاشمی تهرانی با بیان اینکه علم و معرفت یک حقیقتی است که ائمه اطهار مکرراً شیعیان را به آنها توصیه میکردند، تصریح کرد: محب و شیعه بیسواد و بیمعرفت، به درد اهل بیت (ع) نمیخورد. معارف غنی اهل بیت (ع) غیر از این چیزهایی است که ما در کتابهای خود میخوانیم. اهل بیت (ع) در مقام آموزش شیعیان یک راه خاصی را طی کردند. شیعه و محب بی سوادِ جاهل به چه دردی میخورد.
این سخنران با بیان اینکه یکی از ویژگیهای برجسته و منحصربفرد استاد مطهری این بود که تراز منبر را در عالیترین سطح خود حفظ کرد، ادامه داد: استاد مطهری جایی که منبر میرفت وقتی پایین میآمد منبر و مطالب او کتاب معرفتی شیعه میشد. در زمان خود برخی از این کتب به چاپ ۴۰، ۵۰ و ۶۰ میرسید.
استاد مطهری تراز عالم دینی را حفظ کرد. اینکه ما بنشینیم خواب، خاطره و حکایات شخصی تعریف کنیم به چه دردی میخورد. باید از استاد مطهری یاد بگیریم.
حجت الاسلام هاشمی تهرانی گفت: ابان ابن تغلب از بزرگترین اصحاب اهل بیت بوده است. کسی که امام صادق (ع) برای او احترام ویژهای قائل بود. ذهبی یکی از رجالیون قدرتمند اهل تسنن نقل میکند که احترام ابان ابن تغلب در مسجد النبی و مدینه بیشتر از امام صادق (ع) بوده است. تمام مسلمانان از جمیع فرق به این شخصیت بزرگ سترگ آن زمان احترام میکردند. امام صادق (ع) مکرر میفرمود خدا ابان ابن تغلب را رحمت کند، او ۴۰ هزار حدیث از پدرم امام باقر (ع) حفظ کرده بود، مکرر فرمود اگر ابان نبود روایات امام باقر (ع) ضایع شده بود. اینها شیعه بودند و در مسیر احیای امر اهل بیت کار میکردند.
این سخنران مذهبی اضافه کرد: هیئت گرفتن و نماز جماعت فوقالعاده خوب است، اما آنچه که یکایک ما موظف هستیم این است که معارف اهل بیت (ع) را ابتدا یاد بگیریم و به نسل بعد خود منتقل کنیم.
وی با اشاره به اینکه مساله حجاب یکی از معضلات کف جامعه است که خیلی فراگیر است، ابراز کرد: بسیاری از بزرگان و مسئولین نظام دغدغه حجاب دارند. اگر معارف دینی در سطوح مختلف ارائه میشد و با این جوانان حرف زده میشد اینجای کار نبودیم. آیت الله مطهری با سعه صدر با تمام مخالفین بحث میکرد. مباحثات دقیق، بدون اینکه از کوره در برود. اسلام این را میخواهد که انسان آنچنان قدرت پیدا کند و معرفت عمیق دینی را آنچنان ارائه کند و بگوید هر کسی هر چه شبهه دارد بیاورد. این خصیصه مکتب تشیع و امام صادق (ع) است. علمای ربانی دین ما این چنین بودند.
هاشمی تهرانی گفت: تهران بزرگانی به خود دیده است. مرحوم ابوالحسن رفیعی قزوینی، مرحوم شاه آبادی در تهران منبرهای عمیق معرفتی میرفتند که پامنبریها آنها طلاب و دانشجو نبودند، بازاریهای تهران بودند. مرحوم آیت الله میرزا عبدالکریم روشن در چهارراه سیروس برای مردم توحید تبیین میکرد.
او با ابراز تأسف از اینکه امروزه در فضای حقیقی و مجازی حشر با علما از بین رفته است، اظهار داشت: علمای ربانی در برخی نقاط مهجورند. هیئات مذهبی خیلی اوقات منبری ندارد. آقای مداح میآید سینه زنی را برگزار میکنند و تمام میشود.
حجت الاسلام هاشمی تهرانی در پایان گفت: برخی آقایان علمشان که بالا میرود دیگر ابا دارند که روضه بخوانند اما شأن جلیل القدر مرحوم آقای مطهری این بود که در اوج حکمت و استاد تمامی حوزه و دانشگاه وقتی منبر میرفت روضه میخواند و در روضه برای سیدالشهدا هق هق میکرد که نشان میدهد در اوج علم و معرفت هم که باشی تنها راه نجات، راه اختصاصی رحمت واسعه حضرت سیدالشهداء (ع) است.
کد خبر 6095665 سمانه نوری زاده قصری